چرا تغییرات نرخ بر اقتصاد ایالات متحده و کانادا تأثیر متفاوتی می گذارد
به گزارش مالی خبر،این به قسمتی از خبرنامه راهنمای پیشرو است که برای دسترسی به نسخههای کامل نیاز به اشتراک گذاری دارید.
برای کسانی که اطلاع ندارند، من اهل کانادا هستم. اما، تقریباً همه زمان خود را به تفکر در مورد نقش برجسته آمریکا در جهان اختصاص میدهم. در دنیای اقتصادی، ایالات متحده به عنوان قدرت مرکزی شناخته میشود و همه چیز دیگر در پس آن قرار دارد.
فکر کردن به دو جهان متفاوت که در آنها زندگی میکنم، تصویر جالبی را به ذهن میآورد. این تصویر نشان میدهد که چرا احساس میشود که فدرال رزرو هنوز هم به سیاست پولی خود پایبند است و تصمیم به شروع میگیرد. اقتصاد.
به تازگی در کانادا، نرخ بیکاری به بیش از 6.8٪ افزایش یافته است و احتمالاً به نظر می رسد که این نرخ حتی بیشتر هم خواهد شد. در عوض، در ایالات متحده، نرخ بیکاری به نظر می رسد در حال کاهش است. هر دو کشور تحت تأثیر افزایش عرضه نیروی کار از مهاجرت قرار گرفتهاند، اما وضعیت بازار کار در کانادا به طور کلی بدتر است.
کانادا توانسته است نرخ تورم خود را به 2 درصد سالانه کاهش دهد، در حالی که ایالات متحده هنوز نتوانسته است به طور قاطع از اهداف مورد نظر خود دوری کند.
بانک کانادا این هفته بازارها را با کاهش 50 واحدی دیگر در مقایسه با کاهش 25 واحدی اخیر که انجام داده بود، شگفت زده کرد. انتظار می رود که ایالات متحده هفته آینده یک بار دیگر نرخ بهره را کاهش دهد و سپس برای مدتی متوقف شود زیرا اقتصاد همچنان به رشد صعودی خود ادامه می دهد.
چه عواملی باعث ایجاد اختلاف بین دو اقتصاد مشابه که تجارت بسیار نزدیک دارند؟ به چه عواملی باید توجه کرد؟
به طور ساده، سیستم مالی ایالات متحده نسبت به کانادا کمتر حساس به تغییرات نرخ های بهره کوتاه مدت است. دو مثال برای این ادعا ارائه شده است.
شرکت ها
شرکت های آمریکایی به بزرگترین بازارهای بدهی جهان دسترسی دارند و می توانند اوراق قرضه با نرخ ثابت را با اسپردهای محدود منتشر کنند، در حالی که شرکت های کانادایی دارای تمایل بیشتری به انتشار بدهی با نرخ شناور هستند، همانطور که در کشورهای غیرآمریکایی رایج است. هرگونه تغییر در نرخ سیاست بانک مرکزی بلافاصله تاثیر گذار است.
خانوارها
در ایالات متحده، افراد مالک خانه می توانند تا مدت ۳۰ سال با نرخ ثابت وام مسکن بگیرند و تحت تاثیر افزایش نرخ بهره توسط فدرال رزرو قرار نخواهند گرفت تا زمانی که اقدام به فروش ملک خود نکنند. نرخ بهرهای که آنها انتخاب می کنند، نرخ کل وام مسکن آنها خواهد بود. با ملاحظه تعداد خانوارهایی که در زیر ۳ درصد پایین ترین فاینالیسمنتهای مربوط به اقساط وام مسکن خود را پرداخت می کنند، افزایش نرخ بهره تأثیر کمتری بر آنان خواهد داشت تا زمانی که خود را به حرکت وادار ننمایند. این وضعیت در کانادا و کشورهای دیگر متفاوت است، جایی که حتی در مدت ۲۵ ساله وام مسکن با نرخ ثابت، نرخ بهره در هر پنج سال یکبار بازبینی می شود. بنابراین، حتی اگر اشخاص مالک ملک باقی بمانند، در نهایت تحت تأثیر افزایش نرخها قرار خواهند گرفت.
این دو نمونه نشان می دهند که فدرال رزرو با مشکلات زیادی مواجه است زمانی که سعی می کند به یک الگوی سیاستی متمرکز و یکپارچه وارد شود – ابزار اصلی آن نمی تواند مانند کشورهای دیگر بر بخشهای گستردهای از اقتصاد تأثیر بگذارد. به جای اینکه اینطور باشد، با فزاینده شدن انحصار اقتصادها بین ایالات متحده و دیگران، در اینجا هستیم. اوه، آیا ایالات متحده استثنایی است.
منبع: blockworks.co
نظرات کاربران